-
サマリー
あらすじ・解説
حضرت عبدالبهاء به شیکاگو میرسند و جمعیت کثیری در دو صف، در ایستگاه قطار از ایشان استقبال نمودند... ایشان از میان آن صف باشکوه، قدم میزنند و یک به یک استقبالکنندگان را مورد عنایت قرار میدهند و بعد از سه روز ایشان با همراهانشان برای سفر به کِنوشا و ویسکانسین آماده میشوند... وقتی به ایستگاه تشریف میبرند قطار مورد نظری که با آن قرار بوده سفر کنند را از دست میدهند.